نرم افزار نوید

عضویت در خبرنامه

امروز پنجشنبه
۱۴۰۳/۱/۹
پنج شنبه, 15 بهمن 1394 ساعت 11:15

برخی خصوصیات عیسی مسیح

نوشته شده توسط 

 

 

بی شک عیسی مسیح شخصیت محوری کلام خداست. بنابراین ضروری است که با نگاهی به کلام خدا برخی از خصوصیات این شخصیت محوری را برشماریم. برای این می گویم "برخی" از خصوصیات که بررسی تمامی خصوصیات عیسی مسیح از حوصله چنین مقاله ای خارج است.اما امیدوارم چیزهایی که در اینجا بررسی می کنیم کمک کنند تا قدر عیسی و اهمیتش را بهتر بدانیم.

عیسی مسیح: پسر خدا

برای شروع بررسی خصوصیات عیسی مسیح، سری به یوحنا 10: 35-36 می زنیم. در آنجا عیسی طی صحبتی با برخی از یهودیان چنین گفت:

یوحنا 10: 35-36
"پس اگر آناني را كه كلام خدا بديشان نازل شد، خدايان خواند و ممكن نيست كه كتاب محو گردد،‌ آيا كسي را كه پدر تقديس كرده، به جهان فرستاد، بدو مي‌گوييد كفر مي‌گويي، از آن سبب كه گفتم پسر خدا هستم؟"

 

 

همانطور که در این آیات می بینیم، عیسی گفت که پسر خداست. این سخن بدین معناست که خدا پدر اوست. بنابراین نخستین خصوصیت او این است که او پسر خداست. پسر خدا بودن عیسی مسیح در بسیاری دیگر از آیات نیز آمده است. برای مثال، وقتی فرشته به مریم اعلام کرد که مادر عیسی خواهد بود، همچنین به او گفت که او پسر خدا خوانده خواهد شد. در لوقا 1: 35 می خوانیم:

لوقا 1: 35
" فرشته در جواب وي [مریم] گفت: «روح القدس بر تو خواهد آمد و قوّت حضرت اعلي بر تو سايه خواهد افكند، از آنجهت آن مولود مقدّس، پسر خدا خوانده خواهد شد."

به علاوه خدا در دو جا، یکی در زمان تعمید عیسی (متی 3: 16-17) و دیگری در کوهی که عیسی تبدیل هیئت یافت بطور واضح وی را پسر خود خواند. در آیات مربوطه می خوانیم:

متی 3: 16-17
" امّا عيسي چون تعميد يافت، فوراَ از آب برآمد كه در ساعت آسمان بر وي گشاده شد و روح خدا را ديد كه مثل كبوتري نزول كرده، بر وي مي آيد. آنگاه خطابي از آسمان در رسيد كه «اين است پسر حبيب من كه از او خشنودم.» "

همچنین در متی 17: 5 می خوانیم:
" و [پطرس- برای فهم موقعیت متی 17: 1-4 را بخوانید] هنوزسخن بر زبانش بود كه ناگاه ابري درخشنده بر ايشان سايه افكند و اينك آوازي از ابر در رسيد كه اين است پسر حبيب من كه از وي خشنودم. او را بشنويد!"

جدای از همه اینها، اثبات دیگری که نشان می دهد که عیسی به راستی پسر خداست حقیقت برخیزانیدن او از مردگان توسط خداست. رومیان باب یک در این باره می گوید:

رومیان 1: 1 و 3-4
" پولس، غلام عيسي مسيح و رسول خوانده شده ... درباره پسر خود كه بحسب جسم از نسل داود متولّد شد، و بحسب روح قدّوسيّتْ پسر خدا به قوّت معروف گرديد از قيامت مردگان يعني خداوند ما عيسي مسيح"

بسیاری از آیات دیگر هستند که خداوندی عیسی را تأیید می کنند و می شد آنها را در ادامه آیات بالا آورد1. بنابراین اولین خصوصیت عیسی پسر خدا بودن اوست.

عیسی مسیح: نجات دهنده جهان

حال که خصوصیت پسر خدا بودن عیسی را دیدیم، بیایید به دیگر خصوصیات او بپردازیم. در ابتدا به اول یوحنا 4: 14 مراجعه می کنیم. در آنجا می خوانیم:

اول یوحنا 4: 14
" و ما ديده ايم و شهادت مي دهيم كه پدر پسر را فرستاد تا نجات دهنده جهان بشود."

همچنین در یوحنا 12: 47 عیسی گفت:
" و اگر كسي كلام مرا شنيد و ايمان نياورد، من بر او داوري نمي‌كنم زيرا كه نيامده‌ام تا جهان را داوري كنم بلكه تا جهان را نجات بخشم."

نجات مستلزم وجود یک نجات دهنده است. کسی که نجات را فراهم کند. همانطورکه در آیه بالا آمده است، این نجات دهنده همان عیسی مسیح خداوند است. رومیان 10: 9 در این رابطه می گوید:

رومیان 10: 9
" زيرا اگر به زبان خود عيسي خداوند را اعتراف كني و در دل خود ايمان آوري كه خدا او را از مردگان برخيزانيد، نجات خواهي يافت."

به علاوه اعمال 4: 12 درباره عیسی می گوید:
" و در هيچ كس غير از او نجات نيست زيرا كه اسمي ديگر در زير آسمان به مردم عطا نشده كه بدان بايد ما نجات يابيم."

نجات بدون عیسی مسیح غیر ممکن است و از هیچ طریق دیگری مگر اعتراف به خداوندی او و ایمان به اینکه خدا او را از مردگان برخیزانید میسر نمی باشد. بنابراین دومین خصوصیت عیسی مسیح که می توان برشمرد، نجات دهنده است. وی تنها کسی است که در او نجات هست.

عیسی مسیح: خداوند

به غیر از پسر خدا و نجات دهنده، عنوان دیگری که به عیسی مسیح داده می شود خداوند است. درباره واژه "خداوند" باید متذکر شد که این واژه برگردان واژه یونانی "کوریوس" به معنی سرور، رئیس و یا فردی مقتدر است2. اینکه عیسی مسیح به راستی در مقام اقتدار قرار داشت از اینجا معلوم می شود که در کتاب مقدس 82 مرتبه با عنوان "خداوند عیسی مسیح" مورد خطاب قرار گرفته است. جدای از این، آیاتی در کلام هستند که به اقتدار و خداوندی عیسی اشاره می کنند. یکی از آنها فیلیپیان 2: 9-11 است. در آنجا اینطور می خوانیم:

فیلیپیان 2: 9-11
" از اين جهت خدا نيز او [عیسی] را بغايت سرافراز نمود و نامي را كه فوق از جميع نامها است، بدو بخشيد. تا به نام عيسي هر زانويي از آنچه در آسمان و بر زمين و زير زمين است خم شود، و هر زباني اقرار كند كه عيسي مسيح، خداوند است براي تمجيد خداي پدر."

همچنین اول قرنتیان 15: 24-28 می گوید:
" و بعد از آن انتها است وقتي كه [عیسی] ملكوت را به خدا و پدر سپارد. و در آن زمان تمام رياست و تمام قدرت و قوّت را نابود خواهد گردانيد. زيرا مادامي كه همه دشمنان را زير پايهاي خود ننهد،مي بايد او سلطنت بنمايد. دشمن آخر كه نابود مي شود، موت است. زيرا «[خدا] همه چيز را زير پايهاي وي [عیسی] انداخته است». امّا چون مي گويد كه «همه چيز را زير [عیسی] انداخته است»، واضح است كه او [خدا] كه همه را زير او [عیسی] انداخت، مستثني است. امّا زماني كه همه مطيع وي [عیسی] شده باشند، آنگاه خود پسر هم مطيع خواهد شد او را كه همه چيز را مطيع وي گردانيد، تا آنكه خدا كلّ در كلّ باشد."

همانطور که از آیات بالا مشخص است همه چیز و همه کس زیر پایهای عیسی انداخته شده و یا خواهد شد. تنها مستثنی خداست "که همه چیز را زیر انداخته است" و خود عیسی مسیح هم مطیع او خواهد شد. به غیر از خدا همه چیز و همه کس مطیع عیسی مسیح است و یا خواهد شد "تا هر زباني اقرار كند كه عيسي مسيح، خداوند است براي تمجيد خداي پدر."

عیسی مسیح: سر کلیسا

نه تنها عیسی مسیح رئیس و خداوند است، بلکه سر و سرور بدن کسانی که به او ایمان دارند نیز می باشد. یعنی او سر "کلیسا" ست. در این رابطه کولسیان 1: 18 می گوید:

کولسیان 1: 18
" او [عیسی مسیح] بدن يعني كليسا را سر است."

همچنین افسسیان 4: 15-16 می گوید:
" بلكه در محبّت پيروي راستي نموده، در هر چيز ترقّي نماييم در او كه سر است، يعني مسيح؛ كه از او تمام بدن [کلیسا] مركّب و مرتّب گشته، به مدد هر مفصلي و برحسب عمل به اندازه هر عضوي بدن را نمّو مي دهد براي بناي خويشتن در محبّت."

همانطور که از آیات بالا پیداست، کلیسا یک ساختمان نیست، بلکه بدنی است که تک تک ما تشکیل دهندگان آن هستیم. منظور از ما، مایانی است که با دهان خود خداوندی و ریاست عیسی را اعتراف کرده ایم و در قلب خود ایمان آوردیم که خدا او را از مردگان برخیزانید. اول قرنتیان 12 درباره این بدن و اعضایش چنین می گوید:

اول قرنتیان 12: 12، 14، 18 و 27
" زيرا چنانكه بدن يك است و اعضاي متعدّد دارد و تمامي اعضاي بدن اگرچه بسيار است يكتن مي باشد، همچنين مسيح نيز مي باشد. ... زيرا بدن يك عضو نيست بلكه بسيار است. ... لكن الحال خدا هر يك از اعضا را در بدن نهاد بر حسب اراده خود. ... امّا شما بدن مسيح هستيد و فرداً اعضاي آن مي باشيد."

همچنین اول قرنتیان 11: 3 می افزاید:
" امّا مي خواهم شما بدانيد كه سر هر مرد، مسيح است و سر زن، مرد و سر مسيح، خدا."

هریک از ما عضوی از بدن مسیح هستیم و مسیح خداوندمان است. همه ما با هم بدن مسیح یعنی کلیسا را تشکیل می دهیم که خود مسیح سر آن است و در نهایت خدا سر مسیح است (اول قرنتیان 11: 3). حال در بدنی واقعی، سر عضوی است که تصمیم گیرنده و مسئول تمامی اعمال بدن است. به همین ترتیب مسیح هم در کلیسا عمل می کند: او (و تنها او) مسئول تصمیم گیری کلیسا است و تعیین می کند در مجموع کلیسا و تک تک اعضا چه کاربردی داشته باشند. او سر کلیساست و ما اعضای آن هستیم. خدا نیز کسی است که طبق اراده خود ما را در این بدن قرار داده است. همانطور که دست من مطیع سرم است، به همانطور ما نیز باید به عنوان اعضای کلیسا مطیع سر آن یعنی مسیح باشیم. این مسیح است که در کلیسا نقش سر را بازی می کند. بقیه دیگر افراد اعضایی هستند که عمل کرد صحیح آنها در عملکرد بدون اشکال کل بدن نیز نقش دارد.

عیسی مسیح: تنها راه به خدا

با اینکه تا به اینجا بسیاری از خصوصیات عیسی را برشمردیم، اما خصوصیات وی به همینجا ختم نمی شود. یوحنا 14: 6 در این رابطه می گوید:

یوحنا 14: 6
" عيسي بدو گفت: «من راه و راستي و حيات هستم. هيچ كس نزد پدر جز به وسيله من نمي‌آيد."

عیسی تنها راه، راستی و حیات است. همانطور که خودش نیز گفت، هیچکس جز به وسیله او نزد خدا نمی رود. این یعنی او تنها راه به خداست. واضح است که این سخن بدین معناست که این دیدگاه که می گویند تمامی ادیان راه های گوناگونی هستند که در نهایت به خدای حقیقی می رسند دیدگاهی کامل غلط است. بر اساس آیه ای که خواندیم تنها یک راه وجود دارد که به خدای حقیقی ختم می شود و آن هم عیسی مسیح خداوند است. هیچ کس جز به وسیله او نزد خدا نمی رود.

عیسی مسیح: تنها واسطه میان خدا و انسان

عیسی مسیح نه تنها تنها راه به خداست بلکه تنها واسطه میان خدا و انسان نیز هست. اول تیموتائوس 2: 5 در این مورد به درستی می گوید:

اول تیموتائوس 2: 5
" زيرا خدا واحد است و در ميان خدا و انسان يك متوسطّي است يعني انساني كه مسيح عيسي باشد،"

همانطور که در آیه بالا به وضوح پیداست، به همانطور که دیدگاه "راه های زیاد به خدا" اشتباه است، دیدگاه "واسطه های گوناگون میان خدا و انسان" نیز صحیح نمی باشد3. در آیه بالا مشخص شد که تنها و تنها یک واسطه میان خدا و انسان وجود دارد و آن انسانی است که مسیح عیسی باشد. خدا تنها عیسی را معین کرده است تا واسطه ای برای ما باشد. تنها اوست که از عهده این کار بر می آید.

عیسی مسیح: نان حیات

دیگر خصوصیات عیسی در یوحنا 6: 35 یافت می شود. در آنجا می خوانیم:

یوحنا 6: 35
" عيسي بديشان [یهودیان] گفت: «من نان حيات هستم. كسي كه نزد من آيد، هرگز گرسنه نشود و هر كه به من ايمان آرد، هرگز تشنه نگردد."

همچنین یوحنا 6: 47-48 تأکید می کند که:
" آمين آمين به شما مي‌گويم هر كه به من ايمان آرد، حيات جاوداني دارد. من نان حيات هستم."

عیسی مسیح وعده داد که هر کس نزد او آید هرگز گرسنه و تشنه نخواهد بود. او گفت که نان حیات است. همه ما نقش حیاتی آب و غذا برای ادامه حیات را به خوبی می دانیم. اما باز با این حال وفور آب و غذا هم نمی تواند بیش از میانگین هفتاد یا هشتاد سال طول عمر به ما بدهد. اما نانی که عیسی مسیح به آن تشبیه شده است حیات جاودان می بخشد. حال چطور؟ قبلاً هم به آن اشاره کردیم: بوسیله اعتراف به اینکه او خداوند است و ایمان به اینکه خدا او را از مردگان برخیزانید (رومیان 10: 9).

عیسی مسیح: نور حیات

عیسی مسیح جدای از نان حیاتی که گفتیم، خصوصیت دیگری هم دارد و آن این است که اگر او را پیروی کنیم، نور جهان از آن ما خواهد بود. انجیل یوحنا در این رابطه می گوید:

یوحنا 8: 12
" پس عيسي باز بديشان خطاب كرده، گفت: «من نورِ عالم هستم. كسي كه مرا متابعت كند، در ظلمت سالك نشود بلكه نور حيات را يابد.» "

یوحنا 12: 46
" من نوري در جهان آمدم تا هر كه به من ايمان آوَرَد در ظلمت نَمانَد."

به همانطور که دوام حیاتمان مستلزم وجود آب و غذاست، به همانطور هم طی کردن مسیر زندگی به نور احتیاج دارد. نور لازم است تا اینکه احساس امنیت کنیم و بفهمیم که به کجا قدم می گذاریم. همانطور که عیسی مسیح مشخصاً می گوید:

یوحنا 12: 35
" كسي كه در تاريكي راه مي‌رود نمي‌داند به كجا مي‌رود."

وقتی در تاریکی راه می رویم، نمی دانیم که به کدام سمت حرکت می کنیم. به همین دلیل هم به نور نیازمندیم. اما نور فیزیکی تنها برای راه رفتن فیزیکی ما کافی است و پر واضح است که برای طی مسیر زندگی کافی نیست. برای طی کردن مسیر زندگی به نوری از نوع دیگر احتیاج است و آن نور، نور حیات است. اما چطور می توان این نور را یافت؟ توسط پیروی از عیسی مسیح. آیات بالایی بسیار صحیح می گوید که اگر عیسی که همان راه، راستی و نور است را پیروی کنیم، دیگر در تاریکی راه نمی رویم بلکه نور حیات را خواهیم داشت.

عیسی مسیح: درب

برای یافتن دیگر مشخصه عیسی باید به یوحنا باب 10 مراجعه کنیم. در آنجا می خوانیم:

یوحنا 10: 7-10
" آنگاه عيسي بديشان باز گفت: «آمين آمين به شما مي‌گويم كه من درِ گوسفندان هستم. جميع كساني كه پيش از من آمدند، دزد و راهزن هستند، ليكن گوسفندان سخن ايشان را نشنيدند. من در هستم هر كه از من داخل گردد نجات يابد و بيرون و درون خرامد و علوفه يابد. دزد نمي‌آيد مگر آنكه بدزدد و بكشد و هلاك كند. من آمدم تا ايشان حيات يابند و آن را زيادتر حاصل كنند."

عیسی در اینجا از نوعی آرایه ادبی استفاده می کند تا اطلاعات بیشتری از خود و عاقبت پیروانش به ما بدهد. در این متن عیسی خود را به درب تشبیه می کند. همه ما می دانیم که در وسیله ای است که ما را از محل کنونی مان به مکانی دیگر داخل می کند. بنابراین وقتی کلام خدا عیسی را به در تشبیه می کند می خواهد بگوید که او کسی است که ما را به مکانی دیگر از مکان فعلی مان وارد می کند. حال اگر بپرسید عیسی ما را به کجا وارد می کند، خود او به این سوال پاسخ می دهد. او می گوید: "هر كه از من داخل گردد نجات يابد و بيرون و درون خرامد و علوفه يابد." اگر شخصی به دری که عیسی مسیح نام دارد وارد شود، یعنی با زبان اعتراف کند که عیسی خداوند است و در قلب خود ایمان داشته باشد که خدا او را از مردگان برخیزانید (رومیان 10: 9)، نجات خواهد یافت. به علاوه، او قادر خواهد بود که از در "داخل و خارج" شود. این بدین معناست که شخص آزاد خواهد بود. پس این نتیجه گرفته می شود که هرکه از در عیسی مسیح خارج باشد آزادی ندارد. این مورد را می توان در دوم قرنتیان 4: 3-4 دید. این آیات درباره انسانی که نجات ندارد می گوید:

دوم قرنتیان 4: 3-4
" ليكن اگر بشارت ما مخفي است، بر هالكان مخفي است، كه در ايشان خداي اين جهان فهم هاي بي ايمانشان را كور گردانيده است كه مبادا تجلّي بشارت جلال مسيح كه صورت خداست، ايشان را روشن سازد."

آیا وقتی خود کور هستید می توانید از آزادی حرف بزنید؟ آیا می توانید "داخل و خارج" شوید؟ البته که نه. تنها اگر کسی از در عیسی مسیح داخل شود واقعاً از بند شیطان آزاد شده و آزادی حقیقی دارد.

در نهایت چیزی که شخص گذر کننده از در عیسی مسیح می یابد، چراگاه یا علوفه است. اگر بخاطر داشته باشیم عیسی از مثال گوسفند استفاده می کرد. از این می توان فهمید که چراگاه یا علوفه چقدر اهمیت دارد. علوفه برای گوسفند به مانند غذا برای انسان است. اگر تصور کنیم که یک گوسفند چقدر از یافتن علوفه خوشحال می شود، می توانیم خوشحالی و رضایت فردی را که از درب عیسی مسیح می گذرد را نیز درک کنیم.

عیسی مسیح: شبان نیکو

عیسی نه تنها برای گوسفندان درب است، بلکه شبان نیکوی گوسفندان نیز می باشد. در یوحنا 10: 11 و 14-15 می خوانیم:

یوحنا 10: 11 و 14-15
" من شبان نيكو هستم. شبان نيكو جان خود را در راه گوسفندان مي‌نهد ... من شبان نيكو هستم و خاصّان خود را مي‌شناسم و خاصّان من مرا مي‌شناسند چنانكه پدر مرا مي‌شناسد و من پدر را مي‌شناسم و جان خود را در راه گوسفندان مي‌نهم."

گله برای امنیت به شبانی نیکو احتیاج دارد تا از آن مراقبت نماید. حال اگر موضوع را به خودمان بست دهیم، سوالی که مطرح می شود این است که: آیا شبانی نیکو برای زندگی هایمان وجود دارد؟ یعنی کسی که از ما همانطوری که چوپان از گله اش مراقب می کند، مراقبت نماید؟ همانطور که همه می دانیم پاسخ آری است. یک نفر هست وآن عیسی مسیح خداوند است. به راستی عیسی مسیح همان شبان نیکویی است که ما محتاج هدایت ها و توجه او هستیم. همانطور که خودش گفت: " شبان نيكو جان خود را در راه گوسفندان مي‌نهد"، او نیز واقعاً جان خود را برای ما داد. همانطور که افسسیان 5: 2 می گوید:

افسسیان 5: 2
" و در محبّت رفتار نماييد، چنانكه مسيح هم ما را محبّت نمود و خويشتن را براي ما به خدا هديه و قرباني براي عطر خوشبوي گذرانيد."

عیسی با دادن جانش برای ما نیکویی خود را ثابت کرد. اما او نه تنها شبان نیکوست، بلکه شبانی قادر نیز هست. شبانی که تحت هدایت او می توانیم احساس امنیت کنیم. یوحنا 10: 27-29 در این رابطه می گوید:

یوحنا 10: 27-29
" گوسفندان من آواز مرا مي‌شنوند و من آنها را مي‌شناسم و مرا متابعت مي‌كنند. و من به آنها حيات جاوداني مي‌دهم و تا به ابد هلاك نخواهند شد و هيچكس آنها را از دست من نخواهد گرفت. پدري كه به من داد از همه بزرگتر است و كسي نمي‌تواند از دست پدر من بگيرد."

هیچ احدی نمی تواند ما را از دست شبانمان بگیرد. زیرا خود خدا ما را به عنوان گوسفندان به او داده است. بنابراین، با داشتن عیسی مسیح به عنوان شبان می توانیم احساس امنیت کنیم. چرا که تحت حفاظت آن قادر یعنی خود خدا هستیم.

جمع بندی

در این مقاله برخی خصوصیات مسیح را مورد بررسی قرار دادیم. دیدیم که او:

الف) پسر خداست.

ب) نجات دهنده جهان است.

پ) خداوند است.

ت) سر کلیساست.

ث) تنها راه به خداست.

ج) تنها واسط میان خدا و انسان است.

چ) نان حیات است.

ح) نور حیات است.

خ) در است.

د) شبان نیکوست.

بازدید 7708 بار
محتوای بیشتر در این بخش: عیسی را تنها نگذار »

 

مطالب خود را به همگان انتقال دهید
با ما در تماس باشید

نصیحت های کتاب مقدس

گزیده ای از موعظه های عیسی