یکی از نتایج صحبت عیسای مسیح با زن سامری در انجیل یوحنا فصل ۴ این بود که عیسای مسیح درباره پرستش به ما تعلیم دهد. میخواهیم در این مقاله، این قسمت کوتاه را از انجیل یوحنا ۴:۲۰-۲۵ مورد بررسی قرار دهیم و پنج اصل در رابطه با پرستش در این قسمت کوتاه پیدا کنیم.
۱-مکان پرستش
۲-هدف پرستش
۳-ماهیت پرستش
۴-زمان و وقت پرستش
۵-اهمیت پرستش
۳-ماهیت پرستش (آیات ۲۳ و ۲۴)
ما چطور باید خداوند را بپرستیم؟ مسیح میفرماید: «خدا روح است و پرستندگانش باید او را در روح و راستی بپرستند». اولین نکته این است که خدا را باید با روح پرستش کنیم. یعنی فقط آنهایی که روحاً با خدا رابطه و تماس دارند، میتوانند او را پرستش کنند. طبق شرایط عهدعتیق، فقط فرزندان هارون یعنی طایفه لاوی اجازه داشتند از طرف مردم برای خدا قربانی بگذرانند. اولاد لاوی نسل به نسل به مقام کهانت میرسیدند. پس کهانت ارثی بود و میتوان گفت که شرطش تولد جسمانی بود. اما اکنون از لحاظ عهدجدید نیز باز میتوان گفت که فقط کاهنان حق دارند پرستش کنند، با این تفاوت که کلام خدا تعلیم میدهد که همۀ ایمانداران کاهنان هستند و از طریق تولد روحانی و نه جسمانی وارد این مقام میشوند (اول پطرس ۲:۵ و ۹، مکاشفه ۱:۵-۶). پرستش روحانی است نه تشریفاتی و فقط از طریق روحالقدسی که در ایمانداران کار میکند، میتوانیم خدا را پرستش کنیم.
حال بر اساس این نکات مشاهده میکنیم که نقشۀ خدا عوض و باطل نشده است. چون خدا تغییرناپذیر است. کلام خدا واحد است و هیچ تناقضی بین عهدعتیق و عهدجدید وجود ندارد. هر چه ما در عهدعتیق مییابیم در عهدجدید نیز پیدا میکنیم یا به قول کتابی که ما به زبان فارسی داریم «خدا یکی، راه یکی»! اما تفاوت بین عهدعتیق و عهدجدید این است که مسیح همه مراسم عهدعتیق را تکمیل میکند.
گذراندن قربانی ما را به مسیح میرساند
کاهنان اعظم ما را به مسیح میرسانند
خیمه اجتماع و معبد ما را به مسیح میرساند
کاهنان ما را به ایمانداران در مسیح میرسانند
در مورد مکان واقعاً میشود گفت که الان مسیح است چون کلیسا در حقیقت بدن مسیح است و همانطور که در یوحنا ۲:۱۹ مشاهده کردیم، معبدی که او از آن سخن میگفت پیکر خودش بود.
نکته دوم این است که ما باید با راستی خدا را پرستش کنیم یعنی با صمیمیت و صداقت و بدون ریاکاری. عیسای مسیح از مردم زمان خود ایراد میگرفت چون «این قوم با زبان خود به من احترام میگذارند اما دلهایشان از من دور است. عبادت آنها بیهوده است» (متی ۱۵:۸-۹ و هم اشعیا ۲۹:۱۳). خدا قلوب ما را میشناسد. از آنجا که خدا نور است، میخواهد که ما هم در نور راه برویم. «بیایید با اخلاص قلبی و اطمینان کامل ایمان به حضور خدا نزدیک شویم، در حالی که دلهایمان از هر احساس تقصیر زدوده و بدنهایمان با آب پاک شسته شده است» (عبرانیان ۱۰:۲۲).
منبع : www.kalameh.com