عیسای مسیح عبارات مهمی را از کتاب یونس تعلیم داد. هنگامی که کاتبان و فریسیان از او درخواست آیتی کردند، مسیح جواب داد: «نسل شرارتپیشه و زناکار آیتی میخواهند! اما آیتی بدیشان داده نخواهد شد، جز آیت یونس نبی. زیرا همانگونه که یونس سه شبانهروز در شکم ماهی بزرگی بود، پسر انسان نیز سه شبانهروز در دل زمین خواهد بود. مردم نینوا در روز داوری با این نسل بر خواهند خاست و محکومشان خواهند کرد، زیرا آنها در اثر موعظۀ یونس توبه کردند و حال آنکه کسی بزرگتر از یونس اینجاست.» (متی ۱۲:۳۹-۴۱).
عیسی به دو موضوع متفاوت اشاره میکند: اولی پیرامون آیت است که او آن را آیت یونس نبی میخواند؛ دومی مقایسهای است که بین مردم نینوا در زمان یونس و یهودیان در زمان عیسی بهدست میدهد. درک نکته دوم سادهتر است، از این رو به اختصار به بررسی نکته اول میپردازیم.
برخلاف اهل نینوا که با موعظه یونس توبه کردند، اسرائیل در اثر موعظۀ مسیح بازگشت ننمود. در اینجا با تضاد غمانگیزی روبرو هستیم چرا که یونس تنها یک نبی بود، معجزهای انجام نداد و نزد آشوریان فرد خارجی بود. با این وجود پیام او را پذیرفتند. اما مسیح پسر خدا که بزرگتر از یونس بود و معجزات عدیدهای در سرتاسر اسرائیل بهجا آورد و افزون بر این از یک زمینۀ فرهنگی و مذهبی با قوم یهود بهره میبرد با استقبال قوم خود روبرو نشد. یهودیان برخلاف عهد نینوا در مقاومت خود با پیام خدا تا آنجا پیش رفتند که پیامآور الاهی را به قتل رساندند.
عبارات عیسی در متی ۱۲:۳۹-۴۱ نور بیشتری بر گفتار پایانی کتاب یونس میاندازد. قوم اسرائیل بهجای گرفتن درس از کتاب یونس، عمیقتر در دام خودمحوری خود گرفتار شده بودند. اسرائیلیان که میپنداشتند از ملل دیگر نیکوترند بنا بر گفتۀ عیسی در وضعیت بدتری قرار گرفتند. حال و روز اسرائیل زمان عیسی خبر از تراژدی و مرگ روحانی عمیقی میدهد.
اما منظور عیسی از "آیت یونس نبی" چیست؟ پاسخ به این سؤال ما را با معنای پیام نبوتی کتاب یونس روبرو میسازد. داستان کتاب یونس صرفنظر از معنای تحتاللفظی آن که درسهای اخلاقی برای اسرائیل و همچنین ما دارد، دارای معنای مجازی بسیار مهمی نیز هست. در واقع وقایع کتاب یونس پیشدرآمدی است از خبر خوشی که در انجیل نمایان میشود. عیسی در پاسخ به علمای یهود قیاسی را بین خود و یونس به تصویر میکشد و میگوید «همانگونه که یونس سه شبانهروز در شکم ماهی بزرگ بود، پسر انسان (عیسای مسیح) نیز سه شبانهروز در دل زمین خواهد بود». در این قسمت عیسی بدون شک به مرگ و قیام آتی خود اشاره میکند.
یونس در طی یک توفان عظیم به دریا انداخته میشود. به لحاظ انسانی چنین واقعهای قطعاً به مرگ میانجامد. یونس خود در توصیف تجربهاش آن را به مرگ تشبیه میکند. در شکم ماهی خدا را "از اعماق هاویه" فرامیخواند (یونس ۲:۲). هاویه در زبان عبری به مکان مردگان اطلاق میشود. یونس آشکارا مرگی را به شکل سمبولیک تجربه میکند. نیز در یونس ۲:۶ میگوید: «ای خدایم حیات مرا از حفره برآوردی». کلمه حفره واژۀ دیگری است که غالباً به قبر اشاره دارد (نگاه کنید به ایوب ۳۳:۱۸، مزمور ۳۰:۹، امثال سلیمان ۱:۱۲). پس هنگامی که یونس از بازگشت حیات سخن میگوید، به شکل سمبولیک به قیام اشاره دارد. در اینجا با تشابهی آشکار بین مرگ یونس (سه روز در هاویه) و قیام او با مرگ و قیام مسیح روبرو هستیم. اما مطلب به اینجا ختم نمیشود.
یونس نه تنها مرگی سمبولیک، بلکه مرگی به نیابت از دیگران را نیز تجربه کرد. هنگامی که یونس به دریا انداخته شد، ساکنان کشتی نجات یافتند (یونس ۱:۱۲). مرگ سمبولیک یونس سبب شد تا ساکنان بیخدای کشتی بهسوی خدای واقعی روی آوردند (۱:۱۵ و ۱۶). مرگ مسیح بیشک مرگی نیابتی بود. او نه برای خود بلکه برای دیگران جان داد. مرگ او نیز به نجات دیگران انجامید، اما در مقیاسی بس وسیعتر از مرگ سمبلیک یونس. به یاد داشته باشیم که عیسی از یونس بزرگتر است. داستان یونس تنها سایه و تصویری از انجیلی بود که عیسی آن را در معنای واقعیاش به تحقق رساند. مرگ و قیام عیسی سمبلیک نبود. مرگ او تنها عدۀ معدودی را شامل نمیشود، بلکه تمام بشر را در برمیگیرد. نجاتی که مسیح به ارمغان میآورد رهایی جاودانی از گناه و حتی قدرت مرگ است. نتیجۀ جانبازی مسیح به نجات عدۀ بیشماری از ملل میانجامد.
آیا آیت یونس را میپذیرید؟ پاسخ ما به این سؤال سرنوشت جاودانی ما را تعیین میکند. پولس رسول دربارۀ عیسای مسیح، او که بزرگتر از یونس است، چنین میگوید: «که اگر به زبان خود اعتراف کنی عیسی خداوند است و در دل خود ایمان داشته باشی که خدا او را از مردگان برخیزانید، نجات خواهی یافت» (رومیان ۱۰:۹).
منبع : www.kalameh.com